Friday 26 April 2019

Like a wildfire burning up inside my lungs

وارد تونل که شدیم Jenn Champion داشت می‌خوند you're gone and I want you back، چشام که داشتن می‌رفتن رو هم‌ و مانعشون نشدم و چراغا فولو شدن، زرد و قرمز، زرد، زرد و قرمز. Loose my breath, calling out your name. نفسم بالا نمیومد. قرمز و زرد. رو مبل سبزه ولو شده بودیم لیوانا تو دست، Home sweet home گوش می‌دادیم، که هر آدم باشرافتی می‌دونه حداقل کاری که می‌تونه بکنه اینه که با لیوان تو دستش Home sweet home گوش کنه. ترجیحاً حلقه زده دور پیانیستی که داره می‌نوازه، با هم‌خونی همه حضار. 
بعد، Stairway to Heaven. شروع که کرد به خوندن تو شروع شدی. غروب تو سربالایی با آخرین زور خورشید تو چشامون، سرمو اوردم جلو آدامسامونو عوض کنیم. چونه تو گرفتم تو دست چپم، نبوسیدی‌م. غروب بود و لبام روبروت. شب شد، رو پرتگاه و شب و چراغا و خونه ها و ستاره ها.  چونه تو گرفتم تو دست چپم، بوسیدمت. نفسم بالا نمیاد. زرد و قرمز، قرمز، قرمز، بنفش