ینی خب، میگم چی مسخرهتر از این که ساعت سه و هیوده دقیقهی
صبح من وایستادم به دستخطت نگاه میکنم و صورتمو بهش نزدیک میکنم و لمسش میکنم
و فک میکنم که این تنها چیزیه که به صورت قابل لمس و خارج از ذهن ازت دارم.
چی رقتانگیزتر از این، آقای عزیز؟
No comments:
Post a Comment